باز شیطونی کردی
دیروز که آرتین رو از مهد آوردم خونه بعد از کمی سرو کله زدن با جناب آقای آرتین خان مشغول کارای خونه شدم آرتین هم طبق معمول هر 1 دقیقه یکبار به تمام کابینتا سرک می کشید هر چی که دلش می خواست بیرون میاورد همینطور که بهش میگفتم آرتین نکن در رو ببند دیدم در قندون انداخت زمین و شکست خلاصه مشغول جمع کردن شدم که دیدیم پای آرتین پر خون شده با دستپاچگی سریع پاشو شستم دیدم خدارو شکر عمیق نبریده براش چسب زخم زدم تا خونش بند بیاد خدا بخیر گذروند خدا شکرت آخه پسر چرا اینقدر شیطونی می کنی منو نصف عمر کردی خدایا همه بچه های دنیا رو حفظ کن از جمله آرتین منو همیشه نگهدارش باش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی