آرتین آرتین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

آرتین خان مردی از دیار پاکی

افزایش ساعت کار

ا ی خدا چرا هر روز یه بلایی سر ما میارن دارم دیونه میشم ساعت کار شده ٧:٣٠ من کی این بچه رو بذارم مهد کی برم دنبالش اصلا میتونم باهاش بازی کنم وقت بذارم وقتی هوا تاریکه باید بذارمش مهد وقتی هم تاریکه برم دنبالش آخه این چه کاریه که با ما مادران شغل کردید کودک من مادر نمی خواد آرامش نمی خواد   بعد میگن کانون خانواده رو مستحکم کنین چطور شمابگین وقتی ٧ شب می رسم خونه ؟ پسرکم منو ببخش به خاطر تمام وقتهایی که باید برای تو میگذا شتم  و نتونستم که بذارم
31 شهريور 1392

باز کردن بخیه

امروز عصر که از سر کار برگردم بخیه سر آرتین می کشیم  مردم از استرس تموم بشه بره دیگه داغون شدم خدا امیدوارم دیگه هیچ وقت از این اتفاقا نیفته که من طاقتشو ندارم پسرکم   پروردگارا                ...
22 ارديبهشت 1392

سر آرتینم شکسته

پریروز آرتین رفته بود پارک سوار دوچرخه اش بود که از پشت سر افتاد زمین به این راحتی که مینویسم نبود تمام دنیا رو سرم خراب شد  سر پسرم رو بخیه زدن فقط کسایی که مادرن می دونن من الان چه حالی دارم دعا کنید پسرم زودتر خوب بشه همش راه می ره به من میگه مامان میسوزه پسرم کاشکی من می مردم تو درد نمی کشیدی دیگه گریه امونم نمی ده خدا یا آرتینم زودتر خوب بشم من طاقت دردشو ندارم
17 ارديبهشت 1392